من از دوستام انتظار دارم
تو مواردی که حق با من هست ، طرف “حق” باشن
تو مواردی هم که حق با من نیست ، طرف “من” باشن !



تاريخ : سه شنبه 16 مرداد 1397برچسب:جک ,جک باحال ,جوکستان , طنزداستان, انتظار از دوست, | 19:45 | نویسنده : paeezeh |

 گفتی (پ) پات وایسادم
گفتی (م) واست مــــُــردم
گفتی (خ) واست خون ریختم
فقط منتظرم بگی (ت)
تا بزنم تو گــوشِت و تلافـی همه چیُ در بیارم !



تاريخ : سه شنبه 16 مرداد 1397برچسب:جک ,جک باحال ,جوکستان , طنزداستان, تلافی, | 19:42 | نویسنده : paeezeh |

 گفتم بابا بزرگ آخه شما چطوری زندگی می‌کردین!؟
نه تکنولوژیی نه چیزی.
گفت: همونطوری که شما الان زندگی می‌کنین، نه ادبی، نه شعوری !



تاريخ : سه شنبه 16 مرداد 1397برچسب:جک ,جک باحال ,جوکستان , طنزداستان, جک بابا بزرگ, | 19:41 | نویسنده : paeezeh |

نصیحت کردن در خانواده ها باید ساماندهی بشه !
ینی مثل معاینه فنی یه برچسب بزنن روت که قبلا نصیحت شدی
دوباره یکی نیاد در مورد همون موضوع حرف بزنه 



تاريخ : سه شنبه 16 مرداد 1397برچسب:جک ,جک باحال ,جوکستان , طنزداستان, | 19:38 | نویسنده : paeezeh |

 دیروز رفتم کافیشاپ

دیدم همه دختر پسرا نشستن 

خلاصه خوش بودن

 

منو میگی

گوشیم و برداشتم با صدای بلند گفتم:

اره داداش گفتی خواهرت چه شکلی بود؟؟

عاره عاره اینجاس پاشو بیا جعمش کن

چی؟؟ادرس؟

یاد داشت کن ....

به دقیقه نرسیده بود کافه رو خالی کرد

حس پیروزی تو لالیگا رو داشتما



تاريخ : یک شنبه 14 مرداد 1397برچسب:جک ,جک باحال ,جوکستان , طنزداستان, | 11:54 | نویسنده : paeezeh |

 



دقت کردین میری زیربارون دهنتو مث کروکدیل باز میکنی که یه قطره بارون بره تودهنت،نمیره…
حالا داری بایکی صحبت میکنی،یه تف کوچولو ازدهنش میاد بیرون صاف میره تو لوزوالمعدت 



تاريخ : شنبه 13 مرداد 1397برچسب:جک ,جک باحال ,جوکستان , طنزداستان, | 20:44 | نویسنده : paeezeh |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد